بازگشت همه به سوی توست(بلاگ اسکای!)!....
خوب دیگه میبینم که این بلاگ اسکای هم گندشو بالا اوورده....همین که ما ترشحات مغزیمون یکم زیاد میشه و میخوایم یه چیزایی بنویسیم میترکه و تا ۴۰ روز بعدش هم  مسئولینش هنوز خوابن!
به همین دلایل در این مدت که بلاگ اسکای قاطی داشت من به سرم زد که برم یه جا ی دیگه و کوچ کنم. ولی این
سیستم فارسی این بلاگ اسکای پدر.... هی آدمو تحریک میکنه که توش بنویسه!
خوبه دیگه آدم راحت توش فارسی مینویسه دیگه نه میخوادtemplate  ای درست کنی نه هی با زبان های من در آوردی طرف ولی خوب غژ غژ غصه هم هست دیگه.... آدم کلی توش نوشته یا میخواد بنویسه بعد یهو میآی میبینی همه چیز رفته رو هوا. یا مثلا کلی نظر جمع میکنی(!) بعد یهو قسمت نظراتش منفجر میشه! اونوقته که یا من ازحرس منفجر میشم یا کامپیوتر از مشت من! (بیچاره! به کامیپوتر چه؟)
خوب من الان تو مدرسم و اومدم تو این کلاسه که وبلاگ آپدیت کنم ! فقط نمیدونم چرا این آدما اینجا منو چپ چپ نگاه میکنن؟! احتمالا کلاس دارن و منظورشون اینه که برو گم شو بیرون! نشستی اینجا داری چرت و پرت مینویسی.
ولی اشکال نداره تا موقعی که رسما شوت نشدم بیرون هنوز وقت هست بنابر این کلام آخر رو بشنوید که
 اگر بار گران ....
؟!! نه بابا چه ربطی داشت هنوز که نرفتم. ولی اگه دیدید من دیگه اینجا نمینویسم بدونید یا وبلاگمو عوض کردم که در اون صورت لینکشو اینجا میزارم. و یا شدت ضربات مشت و لگد دانش آموزان این کلاسه زیاد بوده!

BOOOOMM!!!!.........آخ.........